-
دنیا عجب جایی شده
دوشنبه 19 مهرماه سال 1389 01:43
Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA گاهی اوقات یه موسیقی تو رو به فضایی میبره که قبلا نمی برد .بارها بهش گوش دادی اما این دفعه انگار حس دیگه ای بهت میده و با فضاش میری به یه جای خاصی که خیلی بهت میخوره و باحال وهوات نزدیکه . ترانه ی " دنیای این روزای من " داریوش ، واسم اینجوری شد . تنهایی و غربت ،...
-
عجب قصه هایی داره این روزگار
پنجشنبه 8 مهرماه سال 1389 11:20
امروز یا شایدم دیروز ؛ کسی که خیلی دوستش داشتم و مدتی میشد که همه چیزم شده بود و یه جورایی توی همه ی سلول های مغزم ریشه دوونده بود و حتی لحظه ای از فکر و خیالم بیرون نمی رفت ؛ بدون خداحافظی رفت و تنهام گذاشت . گرچه همین جوریشم تنها و بی کس و غریب بودم اما وجودش برام دلخوشی بود ، کم می دیدمش ولی هر بار که می دیدمش غصه...
-
آوار تنهایی
یکشنبه 6 تیرماه سال 1389 12:59
آنقدر افکارم مغشوش ومشوش است که سلول های مغزم لحظه ای آرامش و قرار نمی گیرند . نمیدانم آیا کس دیگری هم در دنیا پیدا میشود که این همه دغدغه و دلمشغولی روحی و ذهنی داشته باشد ؟! در گوشه ای از این دنیای بزرگ ، با آنکه دوستانی گرداگردم حلقه زده اند ؛ غرق تنهایی و بی کسی هستم . از کاشانه وخانواده ام دور افتاده ام و کسانی...
-
(به هاران )ترانه ی کردی زیبایی از مظهر خالقی
دوشنبه 18 آبانماه سال 1388 15:31
ده روونم له حه سره ت دیدارت سووتاوه به جاری نه عه قل و نه فه همم نه ماوه دل له لات بی روح فیدات بی من نه ماوم توش حه یات بی به هاران چ مه حزوون ده نالینی بولبول هه تاکه ی بگریه م به عه شقی توی گول ئای گول من سونبولی من ئاگرت به ردا دلی من جوانی تو له م شاره دا بی نه زیره دلم مورغی سه حرا به داوی تو گیره مورغی چاکم زور...
-
ترانه زیبا از مهدی مقدم
جمعه 20 شهریورماه سال 1388 16:08
شفا الهی که شفا پیدا کنی تو واسه دردات دوا پیدا کنی تو توو این دنیا که بی وفایی رسمه رفیق با وفا پیدا کنی تو عمرنتموم دنیا رو بگردی مث من عاشقی پدا کنی تو نرو افسانه من نا تمومه بدون اگه بری کارم تمومه بهت گفتم بیا دنیای من باش کنارت حتی مردن آرزومه شنیدم توو دلت انگار که گفتی که عاشقی کجا حرفا کدومه میخوام به سردی...
-
ترانه تقدیر از شادمهر عقیلی
سهشنبه 3 شهریورماه سال 1388 19:17
باید تو رو پیدا کنم شاید هنوزم دیر نیست تو ساده دل کندی ولی تقدیر بی تقصیر نیست با اینکه بی تاب منی بازم منو پس میزنی باید تو رو پیدا کنم تو با خودت هم دشمنی کی با یه جمله مثل من میتونه آرومت کنه اون لحظه های آخر از رفتن پشیمونت کنه دلگیرم از این شهر سرد این کوچه های بی عبور وقتی به من فکر میکنی حس میکنم از راه دور...
-
ندیدن و نشنیدنت
سهشنبه 15 اردیبهشتماه سال 1388 07:56
ترانه ای دلپذیر با صدای رضا صادقی : گفتم شاید ندیدنت از خاطرت دورم کنه دیدم ندیدنت فقط ، میتونه که کورم کنه گفتم صداتو نشنوم شاید که از یادم بری دیدم تو گوشام جز صدات ، نیستش صدای دیگری ندیدن و نشنیدنت ، عشقت رو از دلم نبرد فقط دونستم بی تو دل ، پرپر شد و گم شد و مرد بعد از تو باغ لحظه هام ، حتی یه غنچه گل نداد همش...
-
ترانه یاد تو از امید آمری
شنبه 22 فروردینماه سال 1388 19:40
یاد تو یاد تو از دلم بیرون نمیره تو بیا تا دلم آروم بگیره چشمای تو دستای تو دیگه غریبن با من من موندم و عشق تو و غصه و غم دستای گرم تو باز بکش رو سرم بی تو میمیرم و بی تو خاکسترم یاد و خاطرت از دلم نرفت چشمای تو هیچ وقت یادم نرفت یاد عشقت مونده تو قلب من بی تو میمیرم ، بی تو میمیرم
-
فرازی از نامه ی فرزند ارشد
پنجشنبه 20 فروردینماه سال 1388 10:55
سلام از اینکه هنوز نامه هاتو میبینم خوشحالم . پارسا چهارشنبه سوری مفرحی رو داشت . عید رو بسیار خوب و شاد گذروند .برای تولدش براش یه دی وی دی رایتر خریدم که حال کنه . برای عید هم یه دوچرخه خریدم که احساس بی کسی نکنه .بهش هم از طرف خودم و هم از طرف تو عیدی دادم . مامان حالش خوبه و خودشو با دینا سرگرم میکنه .منم تا دلت...
-
جدا ز تو ای رفته از بر من
شنبه 15 فروردینماه سال 1388 18:06
ترانه ای از حمیرا ی عزیز که بازگوکننده ی غم ودرد جدائیه : جدا ز تو ای رفته از بر من نمانده دگر جان به پیکر من شکفته گل و من جدا ز تو ام کجا شود این قصه باور من غمت به وجودم نرفته برون دانمی که کنون بی خبر ز من و روزگار منی بود چه نیازی به باغ و گلم ای امید دلم آن زمان که تو گل در کنار منی جدا زتو ای رفته از بر من...
-
عزیز ترین های زندگیم
شنبه 8 فروردینماه سال 1388 17:51
شما عزیزترین های زندگیم هستین . مدتهاس که ازتون دورم . تنها و غمگین که به امید دوباره دیدنتون زنده ام و لحظه ها رو میشمرم . نمیدونم چقدر تونستم براتون پدری کنم یا اینکه چقدر خوب بودم اما اینو بدونین که همیشه دوستتون دارم و عاشقتونم . به وجودتون میبالم و اگه توی این دنیای در هم وبر هم هیچی ندارم ولی شما همه ی ثروتم...
-
سلام ای کهنه عشق من
پنجشنبه 29 اسفندماه سال 1387 08:59
سلام ای کهنه عشق من ، که یاد تو چه پا بر جا سلام بر روی ماه تو ، عزیز دل سلام از ما تو یه رویای کوتاهی ، دعای هر سحرگاهی شدم خواب عشقت چون ، مرا اینگونه میخواهی من آن خاموش خاموشم ، که با شادی نمیجوشم ندارم هیچ گناهی جز ، که از تو چشم نمی پوشم تو غم در شکل آوازی ، شکوه اوج پروازی نداری هیچ گناهی جز ، که بر من دل نمی...
-
عطر بهار در غربت . . .
دوشنبه 12 اسفندماه سال 1387 11:40
-
تقدیم به اویی که ازش دورم
سهشنبه 22 بهمنماه سال 1387 12:08
شبای رفتن ت و شبای بی ستاره س ببین که خاطراتم بی تو چه پاره پاره س شبای رفتن ت و شبای بی ستاره س ببین که خاطراتم بی تو چه پاره پاره س با هر نفس توو سینه بغض تو ، توو گلومه با هر کی هر جا باشم عکس تو روبرومه آخ که چقدر تنگه دلم برای اون شبامون کاشکی که اون عشق بشینه دوباره توو دلامون چی میشه برگردی بازم به روزای گذشته...
-
تنهای تنها
یکشنبه 6 بهمنماه سال 1387 10:49
ترانه ای زیبا و ماندگار از خواننده همیشه عاشق : معین همه رفتند کسی دور و برم نیست چنین بی کس شدن در باورم نیست اگر این آخر و این عاقبت بود به جز افسوس هوایی در سرم نیست ترانه ای زیبا و ماندگار از خواننده همیشه عاشق : معین همه رفتند کسی دور و برم نیست چنین بی کس شدن در باورم نیست اگر این آخر و این عاقبت بود به جز افسوس...
-
محبت
چهارشنبه 2 بهمنماه سال 1387 20:38
ترانه زیبایی دیگر از خواننده خوش صدا : حمیرا محبت از محبت بس که دیدم رنج و محنت فرق محنت را ندانم از محبت خدایا تو دانی که در زندگانی چه کرده به من مهربانی من خدایا تو دانی که این مهربانی شده دشمن جاودانی من محبت از محبت بس که دیدم رنج و محنت فرق محنت را ندانم از محبت خدایا تو دانی که در زندگانی چه کرده به من مهربانی...
-
سرنوشت
یکشنبه 29 دیماه سال 1387 13:33
خواستم در مورد سرنوشت بنویسم که قطعه شعری به یادگار از زمان جوانی ام را مناسب تر دیدم بیاورم ، شاعرش نمیدانم کیست اما وصف حال من است: جان می دهم به گوشه زندان سرنوشت _ سر را به تازیانه او خم نمی کنم افسوس بر دو روزه هستی نمی خورم _ زاری بر این سراچه ماتم نمی کنم با تازیانه های گرانبار جان گداز _ پندارد او که روح مرا...
-
خوش باور
یکشنبه 29 دیماه سال 1387 11:43
ترانه " خوش باور " از کار های قدیمی و ماندگار خواننده پر احساس؛ حمیرای عزیز که برای من سرشار از خاطره و رویاهای دور و دراز است . تقدیمش میکنم به همه عاشقان و پاکبازان : باور ندارم آه ای خدا این زندگی رو باور ندارم کنج قفس این بندگی رو دیگر ندارم من طاقت عمری اسیری باور ندارم گر از غم عشقم بمیری خوش باوری...
-
اندیشه پرواز
جمعه 17 آبانماه سال 1387 23:56
برای پرنده ی آرزوهایم قفسی ساخته اند از جنس آسمان ظرف آبم خون آلود دانه هایم لغزان و جفتی عروسکی با نگاهی یخ زده آوازی که اندیشه ام سر می دهد چهچه ی حسرت است حسرتی برای پرواز
-
کدامین افق ؟
جمعه 10 آبانماه سال 1387 17:05
راستی کی ام ، کجائی ام ؟ و به کدامین اقلیمم ؟ مرزها از جانم چه می خواهند؟ چرا قفس تنهایم نمی گذارد ؟ گرمای خورشید و نور مهتاب کجاست ؟ سکوت عدالت ؛ سرسام آور و طنازی تبعیض تهوع برانگیز عشق تاب اش را از دست داده و محبت کالایی شده احتکاری دوست خنجر میکشد و دشمن پناه می دهد بیشه ی شیران مامن آوارگان شده و خانه ها ......