ترانه سرنوشت

تراوش واژه های زندگی

ترانه سرنوشت

تراوش واژه های زندگی

به یاد فروغ ...

فروغ فرخزاد - ترانه سرنوشت - ابراهیم الف


امروز مصادفه با زادروز شاعر موردعلاقه م ؛ فروغ فرخزاد .

متاسفانه من همزمان با او نبودم و وقتی رفتش من دو ماه ِ بعد تازه بدنیا اومدم . از 15 سالگی باهاش آشنام و بعد از اینکه یه انشاء در مورد زندگینامه ش نوشتم و مورد تشویق دبیر ادبیاتم قرار گرفتم ، هم عاشق فروغ و شخصیت و کارهاش شدم ؛ و هم عاشق ادبیات و شعر و موسیقی ...

در اصل بوسیله ی ارتباطی که با شعرهای فروغ و نوع نگاهش به زندگی و باورهای قشنگش پیدا کرده بودم ، بر خلاف مسیر و رشته ی تحصیلیم که علوم تجربی بود حرکت کردم و دایره ی محفوظات و دانسته هام رو بیشتر در حوزه ی ادبیات و شعر و داستان متمرکز کردم و امروز خیلی خوشحال و خرسندم که احاطه ی نسبتا" رضایت بخشی در این بخش کسب کردم .گرچه از تحصیلات آکادمیک در این حوزه باز موندم اما چیزی رو هم از دست ندادم .

... بله از فروغ میگفتم . شاعره ای زیبا ، جوان ، با احساس ، دارای روحی بلند و شخصیتی مهربان و استوار . در دوره ی کوتاه زندگیش ( 32 سال ) هم تحولات شگرفی در زمینه ی شعر بدست آورد ، هم در حوزه های دیگر هنری تونست عرض اندام کنه و حرفی برای گفتن داشته باشه ؛ و هم تجربیات ارزشمندی در طی سفرهای متعددش کسب کرد . عشق رو خوب درک کرد و شناخت ، با زندگی مشترک و همسرداری آشنا شد و علاقه و وابستگی به فرزند رو هم حس کرد . 

فروغ راحت بود ، زنی مترقی و آزادیخواه ، هنرمندی که خارج از کلیشه های رایج در اِبراز احساسات عمیق و لطیف و ظریفِ زنانه ش ؛ بی محابا بود و از محدودیت ها و معذوریت ها بیزار . 

با بیان آرزویی که او برای آزادی و برابری حقوق زنان داشت ؛ یادش رو گرامی میدارم و برای روحش آرامش و خشنودی آرزو میکنم :

« آرزوی من آزادی زنان ایران و تساوی حقوق آن‌ها با مردان است . من به رنج‌هایی که خواهرانم در این مملکت در اثر بی عدالتی مردان می‌برند، کاملا واقف هستم و نیمی از هنرم را برای تجسم دردها و آلام آن‌ها به کار می‌برم . آرزوی من ایجاد یک محیط مساعد برای فعالیت‌های علمی ، هنری و اجتماعی زنان است . »