ترانه ای از حمیرای عزیز که بازگوکننده ی غم ودرد جدائیه :
جدا ز تو ای رفته از بر من
نمانده دگر جان به پیکر من
شکفته گل و من جدا ز تو ام
کجا شود این قصه باور من
غمت به وجودم نرفته برون
دانمی که کنون
بی خبر ز من و روزگار منی
بود چه نیازی به باغ و گلم
ای امید دلم
آن زمان که تو گل در کنار منی
جدا زتو ای رفته از بر من
نمانده دگر جان به پیکر من
شکفته گل و من جدا ز تو ام
کجا شود این قصه باور من
جواب دلم را
بگو چه بگویم
اگر ز تو پرسد
به او چه بگویم
بگو چه بگویم ... بگو چه بگویم
عاشق این ترانه ام خیلی سپاسگذارم از این که کسی هم ارزشی بر این شعر و ترانه زیبای استاد حمیرا قایل شده است
این ترانه یادآور خاطرات نوجوانی منه .
خوشحالم که لذت بردی ...